سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

یک جوان به طور همزمان با دو دختر ازدواج کرد.

 این خبر با اینکه قدیمی ولی خیلی باحاله

 

به گزارش البرز یک جوان اهل کاشمر بطور همزمان با دو دختر مورد علاقه خود در یک روز ازدواج کرد.

داماد که یک پسر 16 ساله است دراتفاقی نادر دو دختر همسن و سال خودش را به عقد دائم در آورد تا رکورددار این نوع ازدواج در زیر سن قانونی کشور باشد .این ازدواج زمانی رخ میدهد که این جوان 16 ساله ابتدا با دختر عمه خود ازدواج کرده و بعد به دنبال عشق و احساس دیگری رفته و همین امر موجب ازدواج همزمان با دو دختر میشود.

جالب اینجاست که هر یک ازهمسران این مرد جوان از این ازدواج راضی بوده واز این اتفاق ابراز خرسندی میکنند.

گفتنی است یکی از همسران این مرد دخترعمه و دیگر نسبتی با وی نداشته است.

این اتفاق نادر در روستای دهمیان از توابع کوهسرخ شهرستان کاشمر رخ داده است

 

بچه ها جون مادرتون فقط فحش ندید، آخه اول زندگیشونه و تفلکیا گناه دارن. شایدم یه روز شما عروس یا داماد همچین عروسی ای شدید....
به قول همون بعضیا که بعد از خوندن این مطلب دهن بنده سرویسه، یوهاهاهاهاهاها....

 

 نظرای بچه ها جالبتره

قابل توجه دخترای حسود

 

+ لیلی

این جوردخترا مردا رو پروکردن.گنده همه مردارو بزنن

 

+ زیبا

دوتادخترا عقده شوهر داشتن.خودشون کودن بودن ننه باباشون کدوم گوری بودن.

 

+ میلاد

نمیدونم شما دخترا چرا همه زرد کردید؟؟؟؟/

نترسید بابا ....

تو ایران به این بزرگی فقط این پسره مرد بود که یه همچین حماسه ای رو خلق کرد

بقیه پسرها تو یه دوست دخترش موندن :)

 

+ سونیا

بابا حالا این جوون به درک حالا این دخترا ببین دیگه کیا هستن

 

+ دیدار

واقعا متاسفم دهاتی ها
بچه پروی هوس باز،خوب معلومه کسی که تو سن 16 سالگی تو یک شب با دونفر عروسی میکنه خدا تا سن 80 سالگی بخیر کنه لابد کل دخترای روستاشون که چه عرض کنم کل کوهسرخو به عقد خودش در بیاره.حالم به هم خورد

 

+ رویا

برای سه تاشون متاسفم

 

+ صیده

خیلی چندشه 

 

+ بهنازجون

به نظر من خیلی هم جالبه

کشور ما به رواج چنین فرهنگی خیلی نیاز داره.

لطفا توهین نکنین.

چه اشکالی داره یه مرد بتونه دوتا زن رو همزمان دوست داشته باشه.

من که خوشم اومد.

هر کسی یه نظری داره....میشه توهین نکنین؟؟

 

+ آزاده

چه با مزه.ازدواج سه تا الاغ

 

+ 3931

پسرا اگه یه ذره قدر خودشونو بدونن 5 تا زنم میتونن بگیرن

 

+ محبوبه

پسره خیلی خسیسه

می خواسته دو بار شام عروسی نده

 

+ سارا و بهراد

اه اه اه .. خدا کنه سر کسی نیاد..سر ما هم که نماد...

 + ...

حتما دخترا بی پدر و مادر بودن.مردا همینن.

خودتی

کار هرکس نیست خرمن کوفتن...

 گاو نر می خواهد و مرد کوهن....

+ فففف

به نظرمن که واقعا گنده... چندش...

بعضی از مردا هوسشون از حیوونا بدتره...

واقعا مردا خجالت نمی کشن...

این دوتا دختر چقد بدبخت و ذلیل بودن که به یه همیچین ازدواجی تن دادن... واقعا برای بعضی از مردا متاسفم... حالم بحم خورد 

 + به تو چه

عجب حالی میکنه پسره شب اول 

+ علیرضا

1 ساله دیگه میفهمه چی کار کرده

کمبود شوهر چیکارا که نمیکنه

 

+ ز

پسره دیوونه هست، اون دو تا دختر بدتر از خودش! یک سال دیگه برید سراغشون، مثل چی پشیمونن!!!

 + فاطمه

چهههه باحاله

+ انسان

شرم بر همچین قانونی که اجازه انجام چنین اعمال حیوانی را به افراد میدهد.

+ ندا

حالا اون پسره. میگن پسرا به .... هم هوس میکنن.

خاک تو سر دخترا که این وضع رو قبول کردن. به نظر من این بزرگترین بی احترامیه که یه دختر میتونه به خودش بکنه.

+ شیوا

خدایی 2 سال دیگه رو کله ی هیچ کدومشون مو نیست.

حالا ببین شیوا چی گفت! غزال

پسرا همشون همین جوری حیوون صفت اند از دخترا بعیده خاک بر سر دو تاشون ، مریم  

حالم به هم خورد! همه لذت ازدواج به تک همسریشه..این پسر هوسران ، به کنار‍، به نظرم این دو دختر جاهل از نوع جامعه پذیروشون به این خواسته حیوانی تن داده اند

 + علی

خیلی کارخوبی کرده خوش به حالش

 + مهسا

کی گفته کمبود شوهره

ایرانیش نشد خارجیش

ریخته

 + ایدا،خدیجه،پری

من می گم تو روحت کثافت

خدیجه می گه شب عروسی چه حالی کردی

پری می گه یه روزم می رسه ما چندتا چندتا شوهر می کنیم

 ادامشو تو مطلب پایین بخونید



[ سه شنبه 90/1/30 ] [ 8:7 عصر ] [ پترس ]

نظر

ادامه مطلب بالا

 

 این مطلبو از یکی از همین وبلاگای پارسی بلاگ پیچوندم ولی اسمشو نمیگم تا ریا نشه....

تصمیم دارم نظرات شمارو هم آخر این مطلب اضافه کنم، پس لطفا شوئونات اسلامی رو رعایت کنید.

ولی من بین اینا از چندتا نظر خیلی خوشم اومد که در موردش توضیح میدم

 

اول نظر میلاد:

 میلاد راست میگه دیگه حالا یه نفر اومد یه حماسه خلق کرد ، ببین میتونید این حماسه رو به .... بدید!!؟!!

همیکارو میکنید ایران پیشرفت نمیکنه دیگه. دمت گرم میلاد

 

 

نظر  بهناز جون:

خب این بنده خدا خیلی دوست داره همچین چیزی رو امتحان کنه. شایدم این یکی از همون دوتا دخترا باشه. اصلا همه دنبال همچین دختر بافرهنگ و باشخصیتی هستن. راستی بهناز خانم شماره همراهتو میدی؟

 

نظر آزاده:

بله، البته 3 تا کره خر، اینا هنوز فنچن

 

نظر 3931 :

طبق تحقیقات به عمل آمده ایرانیا تا 50 تا رو جواب میدن. فقط اگه بتونی هزینه همشونو بدی. ناصرالدین شاه پولشو داشت 50 تا زن گرفت.

 

نظر محبوبه:

احسنت محبوبه خانم. پسره میخواسته بایه تیر دو نشون بزنه. دم پسره گرم

 

نظر به توچه:

خب بالاخره دوتا گرفته که....(این بخش به علت فیلتر نشدن سانسور میشه) .....!

 

نظر فاطمه:

آره، خدا قسمتت کنه

 

نظر شیوا:

البته شیوا خودش 3 نفره، خب 3 تا دختر که جمع شن یه جا فقط میتونن از بدی پسرا بگن. آخه بابا این ازدواج خوبیای دیگه ای هم داره. اگه 4 نفر بودن دعوا میشد.

 

نظر علی:

 خیلی ساده و کوتاه نظر دادی ولی خودش اندازه چند صفحه نظر مفهوم داشت علی جان.

 

نظر مهسا:

چه اعتماد به نفسی داره این مهسا !!! خوش به حالت، میگن دیوونه ها غم ندارن همینائن دیگه.

 

نظر آیدا، خدیجه، پری:

آیدا یادش رفته 3 نفر بودن، باید میگفت تو روحتون. خدیجه هم که همش به فکر.... ، آیدا هم که به فکر تلافیه. این چند تا چه قدر فکراشون به هم نزدیکه. نمیدونم چه جوری با هم میسازن.

 

و اما نظر پترس:

از عشق و حالی که همشون شب اول یا دوم و سوم به بعد میکنه میگذریم چون بحث خطرناکیه. خب اولا که یه نفر کار میکنه دو نفر میخورن. بعدشم میشه تو خونه تقسیم کار کرد. مثلا یه دختر میره ظرف بشوره و تا این ظرفارو بشوره اون یکی خونه رو جارو میکنه. یا یکی غذا درست میکنه و اون یکی ظرفارو میشوره. یکیشون میره بالای نردبون شیشه پاک کنه و اون یکی از پایین نردبونو نگه میداره. یکیشون میره بیرون خرید و یکیشون میمونه خونه تا مواظب خونه باشه. اگه یکیشون قهر کرد رفت خونه مامانش، خب یکی دیگه هست که کارارو انجام بده. یکی بچه اولو میاره یکی بچه دوم رو میاره تا بهشون زیاد فشار نیاد. وقتی آقاشون از سر کار میاد یکی جوراباشو درمیاره و یکی جوراباشو میشوره، یکی ماساژش میده یکی هم بادش میزنه. یکی یه لیوان شربت میاره و اون یکی یه بالشت واسش میاره که راحت استراحت کنه.

به این میگن یه زندگی زیبا. خوش به حالشون، ایشالا خوشبخت بشن.

 

میخواستم واسه این مطلب رمز بذارم تا یه نفر نتونه بخونش ولی دلو زدم به دریا، بالاخره هرکس یه نظری داره دیگه، مگه نه بچه ها؟؟

 

با این حال میدونم که دهنم آسفالته...

 



[ سه شنبه 90/1/30 ] [ 8:4 عصر ] [ پترس ]

نظر