سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

کارنامه

کارنامه زمان ما  :

بیست

پونزده

ده

مردود

.

.

.

.

کارنامه در حال حاضر :

عالی

خیلی خوب

خوب

متوسط

.

.

.

.

کارنامه در آینده :

مرسی ناناز

لایک داری عزیزم

داشتی میریدی

ریدی گلم



[ شنبه 94/5/31 ] [ 10:31 صبح ] [ پترس ]

نظر

دستگاه جالب تست بیماری

یه بابایی میخوره زمین دستش پیچ می خوره ، منتها تنبلیش میاد بره دکتر نشونش بده دستش یه مدت همینجور درد می کرده ، تا یه روز رفیقش بهش میگه : این داروخونه ی سر کوچه یه کامپیوترآورده که صد تومن میگیره ، آنی هر مرضی رو تشخیص میده !!!
یارو پیشِ خودش میگه : خوب دیگه صد تومن که پولی نیست ، بریم ببینیم چه جوریاس ...
میره اونجا ، می بینه یه دستگاه گذاشتن ، جلوش یه شکاف داره ، روش نوشته : لطفا اسکناس صد توم...انی وارد کنید ...
یارو صد تومنی رو میذاره ، یهو یه چیزه قیف مانند میاد بیرون ، میگه : نمونه ادرار !!!
طرف هم با خجالت قیفُ می بره پُر می کنه و میاره !!!
بعد از دو سه دقیقه ، کامپیوتره یه تیکه کاغذ میده بیرون که روش نوشته بوده :
یکی از تاندن های دست شما پاره شده ، باید یه هفته ببندینش و باهاش کار سنگین نکنید تا خوب شه !!!
یارو کف می کنه که این لامصب اینهمه چیزُ چطور از یکم ادرار فهمیده ؟؟؟!!!
خلاصه کرمش می گیره که ببینه میشه گولش زد یا نه ...
فرداش یه شیشه مربا ورمیداره ، تا نصف توش آبِ شیر میریزه ، بعد میده سگش توش ادرار کنه ، یه دونه از آدامسای دخترشُ هم میندازه توش ، یه معجون درست می کنه ، بعدم میره همون داروخونه ، معجونش رو میریزه به جای نمونه ادرار !!!
کامپیوتره یه 15 دقیقه قیژ قیژ و دلنگ دلونگ می کنه ، بعد یه کاغذ چاپ میکنه میده بیرون که روش نوشته بوده :
آبِ شیرتون آهک داره ، باید لوله کش بیارید درستش کنه ...
سگت قلبش ناراحته ، همین روزها تموم میکنه ...
دخترت حامله س ، باید بری خِرِ پسره طبقه پایینی رو بگیری ...
درضمن ، اگه بخوای همینجوری شیشه مرباهای سنگین سنگین بلند کنی ، تاندن دستت هیچ وقت خوب نمیشه



[ سه شنبه 92/4/25 ] [ 9:44 عصر ] [ پترس ]

نظر

من اعصاب ندارما...

یه زمانی اینجا حدود 20تا نویسنده داشتو واسه خودش برو بیایی داشت.

ی پریناز داشت(ی کار ازش خواستیم بی معرفت دیگه حتی حالمونم نپرسید، ایشالا که خوشبخت شه)

ی مامان رها داشت که رفت شوهرو مارو بیخیال شد( فکر اقتصادیش خوب بود. اونم خوشبخت شه)

ی پارمیدا داشت که هنوزم داره ( الان مدیره و همه کارای وبلاگو اون انجام میده، دستش درد نکنه)

ی زینب داشت که الان گرفتار کنکورشه (ایشالا که قبول شه دوباره برگرده)

ی دختر بزرگ داشت که هنوزم داره( رانی خودمون که الان شده مامانمون، همش درحال کتک زدن بچه هاست)

ی دختر کوچیک داشت اسمش غزل بود ( از اونوقت که دانشگاه قبول شد جوگیر شد دیگه نیومد)

ی مریم داشت که اونم بعضی وقتا هست. تازگیا بیشتر هست (اونم مشغول درساشه، دخترک شیطونه)

ی داداش بزرگ داشت به نام حاج رحیم ( کوچیکشم هستیم هنوز. سایش بالا سرمونه)

ی پسر بد داشتیم که بابای خانواده بود. رفت سربازی بعد مامان رها طلاق گرفت ازش بعد اونم رفت ی زن جدید گرفت

دیگه کی رو نگفتم؟؟؟؟.....

یادم نمیاد کسی


آهان...ی عاطفه هم بود که همیشه میومد ضد من مینوشت، عقل نداشت اما دلش پاک بود هههههههه شوخی کردما، دختر خوبی بود

ی نفرم بود چند سال پیش ی زهرا نامی هم میومد همیشه واسم کامنت میذاشت. بنده خدا خیلی سختی تو زندگی کشیده بود. به من میگفت داداش پترس، وبلاگشو حذف کرد

ی پترسی هم بود که خیلی بچه هارو اذیت میکرد. همش همتونو سرکار میذاشت، همش آپ میکرد روحتون شاد میشد. اونم فشار زندگی باعث شده یخورده مث قبل انرژی نداشته باشه

هی روزگار...

اما کور خوندید،  من هنوز هستم پوزخند هنوزم همون اذیتا هست

اینجا دیگه وبلاگ تخصصی پترس میباشد

خب پترس وارد میشووووووووووود..... با کلی انررررررررژژژژژژژی

اینم گذاشتم که روانتون شاد شه...

.....

دختره تو کامنت یکی از وبلاگا گذاشته بود : " نرو "  دردناک ترین التماس دنیاست دلم شکست
بعد من رفتم زیر کامنتش نوشتم :

“ولی به نظر شخص مــن، نرو یکی از بهترین نرم افزارهای رایت سی دیه !!”

اصلا این دخترا الکی با همه چیز احساسی برخورد می کنن نمیدونم چرا!!!



[ جمعه 92/2/27 ] [ 1:35 عصر ] [ پترس ]

نظر