خر عاشق (خواستگاری خر) طنز!
خوب، یه شعر باحال آماده کردم واسه این که یه خورده شاد باشید. میدونید چیه....؟ من هر موقع شماهارو میبینم دپرس میشم. به خاطر همین این مطلبو میذارم که یه خورده ذوق کنید.
خری آمدبه سوی مادر خویش
که ای مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری
مگر تو کره ات را دوست نداری؟
خر مادر بگفت ای کره خر جان
تو را من دوست دارم بیشتر از جان
اگر عاشق شوی حرفی ندارم
برایت هر خری خواهی بگیرم
برو پیش همه خرهای خوشگل
یکی را کن نشانه نیست مشکل
خرک از شادمانی جفتکی زد
کمی عرعر نمود و پشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت
فدای آن دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من
به زیبایی نباشد شکل او خر
سپس مادر بگفت پالون تنت کن
بزرگان محل را تو خبر کن
همه خرها برفتند در طویله
همان گونه که رسم است در قبیله
خران از شورشان عرعر نمودند
زکاه و یونجه کام شیرین نمودند
خر محضر کتاب خود را بگشود
وصال این دو خر را رهنمون کرد
تو ای دوشیزه خر خانم کجایی
به عقد این خر خوشگل در آیی
میان جمعیت یک خر ندا داد
عروس رفته بچینه یونجه از باغ
چنان شور و هیاهویی به پا شد
خر داماد دو لنگش در هوا شد
میدونم که الان شما از این آقا خره بیشتر ذوق کردید پس مواظب کسایی که پیش شما نشستن باشید....
[ سه شنبه 89/1/31 ] [ 11:25 عصر ] [ پترس ]