سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

سیــــــــــــگار.

ســــــــــــــلام خوبم خوبینـــــــــــــــــــ؟

نبـــــــــــــودم اینجــــــــــا تغیــــر کرده عضو جــــــدید و ایــــنا!ورودتونو ب خـــانواده مون تبریک میگـــم .خوبــــ غزال و حاجِیــــ بیوگرافی کاملتونــــــــــــ برام شرح بدیــــــــــــن .

 من آفرین نوزده ســـالهـــ دانشجوی ترم یـــک نرم افزار دانشگاه تبریز درس میخونــــم!

خوب من خیلی کم میام نت سرم با درس و دانشگــــاه گرمه!

راستی بگــــــــــــتم من میتونم رو مطلب خانواده مطلب بزارم بی ااعتراضی نبــــاشهـــــــــــ....

خوب بریم کهـــ مطلـــــب داشتــــهـــ باشـــــــــــــیمـــــ!نــــــــــــــــظر یادتـــــ نـــــــــــره.

 

گفتم:
با عشق زمان فراموش می شود ، و با زمان عشق!
سیگاری گوشه ی لب، گفت:
با سیگار هر دو

***

لب ِ پنجـــ ـره نِشَستـــ ـی


و به هوای ِ مِه گرفتــــِ ـه ی بیرون نگاه مـــ ـی کنی...



پاهایت را در آغــــ ـوشْ می گیری و ســـ ـیگاری روشَن می کُنـــ ـی ...


مثل ِ هَمیشـــِ ـه ...


پاهایَتـــــــْ ــ را به بودن ِ من در آغوشــَـ ـت ترجیحْ مـــ ـی دَهی ...

****

 

سلامتی اون دختری ک گرمای دست دوست پسر پیادشو با گرمای بخاری ماشین یه بچه پولدار عوض نمی کنه........!!!

  ****

چرا ترک کنم سیگار لعنتی را

که فریاد میزند نبودنت را؟
که در دست میگیرم بدن نرمش را جای دستهای سردت
که کام میگیرم از لبان گرمش جای لبهای سردت که حس میکنم بودنش را …

درونم که می فشارد ریه هایم را و ذره ذره می پوساند
لبهایی را که لمس می شد روزی با دستانت به این هم عادت کردم
مثل تو بیجاره دلم… با هر که لحظه ای نشست عاشقش شد
و درد دلهایش را باور کرد اما نمی دانست که این روزها دیگر وفا معنایی ندارد

 

 


 

از من پرسید امروز میخوام تکلیفمو مشخص کنی .....
یا من یا سیگار؟؟؟!!!!
نگاهی به سیگار توی دستم کردم که انگار سوختنش شدت گرفته و داره بهم میگه
عشقت مهمتره....
یه پک دیگه زدم.... نگاش کردم و گفتم...... خداحافظ !!!! :|

 

 ***
 


[ سه شنبه 91/11/24 ] [ 9:20 عصر ] [ آفریده ]

نظر