ادامه مطلب بالا
این مطلبو از یکی از همین وبلاگای پارسی بلاگ پیچوندم ولی اسمشو نمیگم تا ریا نشه....
تصمیم دارم نظرات شمارو هم آخر این مطلب اضافه کنم، پس لطفا شوئونات اسلامی رو رعایت کنید.
ولی من بین اینا از چندتا نظر خیلی خوشم اومد که در موردش توضیح میدم
اول نظر میلاد:
میلاد راست میگه دیگه حالا یه نفر اومد یه حماسه خلق کرد ، ببین میتونید این حماسه رو به .... بدید!!؟!!
همیکارو میکنید ایران پیشرفت نمیکنه دیگه. دمت گرم میلاد
نظر بهناز جون:
خب این بنده خدا خیلی دوست داره همچین چیزی رو امتحان کنه. شایدم این یکی از همون دوتا دخترا باشه. اصلا همه دنبال همچین دختر بافرهنگ و باشخصیتی هستن. راستی بهناز خانم شماره همراهتو میدی؟
نظر آزاده:
بله، البته 3 تا کره خر، اینا هنوز فنچن
نظر 3931 :
طبق تحقیقات به عمل آمده ایرانیا تا 50 تا رو جواب میدن. فقط اگه بتونی هزینه همشونو بدی. ناصرالدین شاه پولشو داشت 50 تا زن گرفت.
نظر محبوبه:
احسنت محبوبه خانم. پسره میخواسته بایه تیر دو نشون بزنه. دم پسره گرم
نظر به توچه:
خب بالاخره دوتا گرفته که....(این بخش به علت فیلتر نشدن سانسور میشه) .....!
نظر فاطمه:
آره، خدا قسمتت کنه
نظر شیوا:
البته شیوا خودش 3 نفره، خب 3 تا دختر که جمع شن یه جا فقط میتونن از بدی پسرا بگن. آخه بابا این ازدواج خوبیای دیگه ای هم داره. اگه 4 نفر بودن دعوا میشد.
نظر علی:
خیلی ساده و کوتاه نظر دادی ولی خودش اندازه چند صفحه نظر مفهوم داشت علی جان.
نظر مهسا:
چه اعتماد به نفسی داره این مهسا !!! خوش به حالت، میگن دیوونه ها غم ندارن همینائن دیگه.
نظر آیدا، خدیجه، پری:
آیدا یادش رفته 3 نفر بودن، باید میگفت تو روحتون. خدیجه هم که همش به فکر.... ، آیدا هم که به فکر تلافیه. این چند تا چه قدر فکراشون به هم نزدیکه. نمیدونم چه جوری با هم میسازن.
و اما نظر پترس:
از عشق و حالی که همشون شب اول یا دوم و سوم به بعد میکنه میگذریم چون بحث خطرناکیه. خب اولا که یه نفر کار میکنه دو نفر میخورن. بعدشم میشه تو خونه تقسیم کار کرد. مثلا یه دختر میره ظرف بشوره و تا این ظرفارو بشوره اون یکی خونه رو جارو میکنه. یا یکی غذا درست میکنه و اون یکی ظرفارو میشوره. یکیشون میره بالای نردبون شیشه پاک کنه و اون یکی از پایین نردبونو نگه میداره. یکیشون میره بیرون خرید و یکیشون میمونه خونه تا مواظب خونه باشه. اگه یکیشون قهر کرد رفت خونه مامانش، خب یکی دیگه هست که کارارو انجام بده. یکی بچه اولو میاره یکی بچه دوم رو میاره تا بهشون زیاد فشار نیاد. وقتی آقاشون از سر کار میاد یکی جوراباشو درمیاره و یکی جوراباشو میشوره، یکی ماساژش میده یکی هم بادش میزنه. یکی یه لیوان شربت میاره و اون یکی یه بالشت واسش میاره که راحت استراحت کنه.
به این میگن یه زندگی زیبا. خوش به حالشون، ایشالا خوشبخت بشن.
میخواستم واسه این مطلب رمز بذارم تا یه نفر نتونه بخونش ولی دلو زدم به دریا، بالاخره هرکس یه نظری داره دیگه، مگه نه بچه ها؟؟
با این حال میدونم که دهنم آسفالته...
[ سه شنبه 90/1/30 ] [ 8:4 عصر ] [ پترس ]