واقعیت در شعر
هرگز نخواب کوروش ، دارا جهان ندارد ...
سارا زبان ندارد ، رستم در این هیاهو گرز گران ندارد ...
روز وداع خورشید ، زاینده رود خشکید ...
زیرا دل سپاهان ، نقش جهان ندارد ...
بر نام پارس دریا ، نامی دگر نهادند ، گویی که آرش ما ، تیرو کمان ندارد ...
دریای مازنی ها ، بر کام دیگران شد ...
دارا کجای کاری ؟؟؟
دزدان سر زمینت ، بر بیستون نوشتند ، اینجا خدا ندارد !!!
هرگز نخواب کوروش ، ای مهر آریائئ زیرا ،،،
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد ........
در یکی از وبلاگ ها در قسمت نظرات این شعر را گذاشته بودند که به نظرم خیلی قشنگ بود و یه جورایی حرف دل خیلی هاست
و یه جورایی واقعیت تلخ جامعه ماست اگر قبلا هم خونده بودید حالا دقیق تر بخونید شاید یک نکته ازش جامونده باشه
[ دوشنبه 89/12/2 ] [ 4:54 عصر ] [ پارمیدا ]