به اولین خواستگارها جواب مثبت دهید (اما به دقت)
شاگرد پرسید : پس ازدواج چیست؟ استاد به سخن آمد
که: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته
باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و
پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که
شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین
درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو
بروم، باز هم دست خالی بگردم.
استاد گفت: ازدواج هم یعنی همین!!
که: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته
باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و
پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید که
شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین
درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو
بروم، باز هم دست خالی بگردم.
استاد گفت: ازدواج هم یعنی همین!!
[ سه شنبه 88/9/24 ] [ 2:7 عصر ] [ پترس ]