سلام عاطی وارد میشود
سلااااااااااااام و درووووووووووود به بروبچ شلوغ پلوغ.........خوب هسین عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اوووووووووه چقد سوت و کوره اینجا آبجیا کوشین پس شوما ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دیدم یه دو سه ماهی هس آپ نکردم میدون هم خالیه بیام بتازونم............
چن روز پیش با دخترعموم و دوتااز پسر عموهامم رفته بودیم بیرون دور دور بعد رفتیم یه آب اناری آب انار بخوریم........میز روبه روییمون سه تا پسر بودن ..آب اناراش خعلی ترش بود هیشکی نمیتونس لیوانو تا آخر بخوره من واس رو کم کنی پسر عموم دو تا سفارش دادم دوتاشم تا ته خوردم......دخترعمومو پسر عموموهام داشتن رو زمین دنبال فکشون میگشتن ک یکی از اون پسرا گفت داداش س تا لیوان بیار میخوام رو کم کنم بعد برگشت با یه پوزخند به من نیگا کرد لا مصب سه تا رو خورد ولی از چشاش معلوم بود داره بالا میاره منم ک کله خراب عمرا پیش کسی کم بیارم دو تا یه دیگه سفارش دادم.......پسره گفت داداش یه سطلی پلاستیکیم گلش بذار بالا آورد مغازت نجس نشه .منو میگه شده بودم این کارد میزدی جا خون آب پرتقال ازم میومد...هیچی یارو آورد منم دو تا رو تا ته یه نفس سر کشیدم پسر عموم برگشت به یارو گفت کم میاری سوت بزن.....بدبخت یارو سرخ شده بود عین لبو.......گفت داداش یکی دیگ واس من بیار .انصافا اگه اون یکی رو هم میخورد من دیگه نمیتونسم بخورم همینطوریشم معدم شده بود تالاب انزلی یه قور قوری میکرد ک نگو......یارو آورد بدبخت قورت اولو که زد دوئیدسمت دسشویی........حالا ما هی میخندیم.....پسرعموم برگشت گفت الان سوت زدی دیگه .......مام انگار المپیکو بردیم خیلی شیک حساب کردیم با یه پرستیژ توپ زدیم بیرون ههههههههههههه
[ پنج شنبه 92/6/14 ] [ 12:19 عصر ] [ عاطفه ]