سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به سلامتی مادر و همیشه و همیشه فقط مادر …

موقته مخصوص دخترای وبلاگ همین

[ پنج شنبه 92/5/31 ] [ 12:9 صبح ] [ پارمیدا ]

نظر

یوهوووووووووووووووووووو :)

صب سوار تاکسی بودم بعد راننده تاکسیه با ماشین پشتى دعواش شد ،
پیاده شد گفت من اینجا وایسادم و واى خواهم ساد

طبق آخرین اخبار رسیده،
تمامی اساتید ادبیات بصورت دسته جمعی خودکشی کردن !جالب بود

ماشین لباسشویی خونمون خیلی پیشرفتست
کاری به این نداره چه رنگی بهش لباس تحویل میدی
نگاه میکنه ببینه چه رنگی بهت میاد
همون رنگو بهت تحویل میده ! دعوا


یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم :
لطفا حاشیه نرو دکتر !

‏بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم :
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟ پوزخند


اس ام اس جدید ایرانسل:
مشترک گرامی
بخدا اگر بفهمم رفتی رایتل خریدی باهات کات میکنم
1 بار با همراه اول بهم خیانت کردی
بسه دیگه، تحملشو ندارم!وااااای

یکی از فانتزیام اینه که وقتی بهم خوراکی تعارف کردن بگم:
«مرسی
الان میل ندارم»
لامصب این جمله خیلی با کلاسه
ولی نمی دونم چه حکمتیه که من همیشه و همه جا میل دارم !
پوزخند

یکی از فانتزیام هـم اینه که پورشــه پانامـرا دیدم
با عجله سوارشم بگم چرا دیراومــدی

بعـدش که راننده رو دیدم بگم:اَ اَ ببخشید فک کردم بابامه ؛بعد پیاده شم
خیلی خنده‌دار

زن:غذا خوردی ؟
مرد:غذا خوردی ؟
زن:دارم از تو میپرسم
مرد:دارم از تو میپرسم
زن:ادای منو در میاری ؟
مرد:ادای منو درمیاری ؟
زن:بریم خرید ؟شوخی
مرد:غذا خوردم عصبانی شدم!


طریقه روانی کردن دخترا با دو حرکت:
ازشون عکس بگیرید
عکس رو بهشون نشون ندید! اصلا!


من بچه بودم آرزو داشتم مادر بزرگم بزاره
دستگیره چرخ خیاطیش رو یه دور بچرخونم !
یه همچین آدمی قانعی بودم من ! بووووس
 



[ چهارشنبه 92/5/30 ] [ 11:20 عصر ] [ پریناز ]

نظر

بخند یکم:)

به دوست دخترم زنگ زدم و داشتم باهاش حرف میزدم،

اونم داشت با هندزفیریباهام حرف میزد که

اگه کسی اومد تو اتاقشوانمود کنه داره آهنگ گوش میده.

بعد یهو مامانش صداشو شنید که داره حرف میزنه

و یهو اومد تو و گوشیشو گرفت.

منم به جای اینکه قطع کنم شروع کردم “ارمیاااا ” خوندم

که یعنی داشت آهنگ گوش میداد. 

مادرش مونده بود بخنده یا فحشم بده ...

 

طرف به زنش میگه چرا وقتی دعوامون میشه 

تو عصبانی نمیشی ؟

زنش میگه خودمو کنترل میکنم. 

بعد میرم سنگ توالتو میشورم دلم خنک میشه

ترکه میگه چه ربطی داره 

زنش میگه اخه بامسواک تو می شورم.

.  

 غنضنفر بادوستش میرن بانک بزنن

پلیس دستگیرشون میکنه و میگه:حکمتون اعدامه! شما 

محاربین

غضنفرمیگه : محارب یعنی چی ؟

.

.

.


 

پلیسه میگه : یعنی جنگ با خدا

غضنفر رو میکنه به دوستش میگه : پدر سگ نگفتم تیر هوایی

نزن

روزی به لقمان هیچی نگفتند همینطور ساکت 

نگاهش کردند...

آخر خودش خسته شد گفت:از بی ادبان!!

چند وقت پیش تو چت خارجیه گیر داده بود

می گفت: where are you from?

گفتم: IRAN

گفت: IRAQ , Saddam 

گفتم: NO , IRAN

گفت: OoOo Ahmadinejad !!!

گفتم: نه همون IRAQ 

.

عایا شما هم بچه بودین همش سعی می کردید

کلید برق رو تو حالت تعادل قرار بدید

طوری که نه خاموش شه نه روشن ؟؟؟؟؟

.

دخترا , پسرا هرچقدرم عاشق چاووشی و یگانه باشید


یا حتی عاشق افتخاری و شجریان باشید،

بازم هیچ فرقی نداره

شب عروسیتون باید امشو شوِ شِ لیپک لی لی لونه بذارید

این یه قانونه ! 

.

یادش بخیر چن ماه پیش پیش رفتیم مشهد حرم امام رضا

پسر عموم کرمش گرفت بشینیم رو ویلچر!

همین طور که مسخره بازی در میاوردیم رفتیم سمت حرم

امام رضا

چشمتون روز بد نبینه حواسش نبود کجاس

از روی ویلچر بلند شد که بیاد پیش بقیه که دید ملت

یجوری نگاش میکنن!

یه نگاه به خودش یه نگاه به ویلچر! تازه فهمید جه غلطی

کرده!

نامردا امون ندادن در بره.

فقط التماس میکرد با شلوارش

کاری نداشته باشن

فکر کرده بودن شفا گرفته

پیرهنشو تیکه تیکه کردن آخرش طوری شد که با ویلچر تا

هتل رفتیم !...? 

.

 

از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد

    

الان هم بوی قورمه سبزی میاد

 

می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم،

خودتون اسهال میگیرین بدبختا...

 .

 حکایت  داریم اگه اینترنت تعطیل 


 
بشه 4 عضو بدن تشکر میکنن !!! 

 
باسن , چشم , انگشت , مثانه..
.
.

 زت زیاد:)



[ دوشنبه 92/5/28 ] [ 11:17 عصر ] [ ساندیس ]

نظر

کلاغ پر...

کلاغ پر ؟!!!

نه!… کلاغ را بگذاریم برای آخر…

نگاهت پر….خاطراتت هم پر…صدایت هم پر….

کلاغ پر؟!!!!!

نه ….!کلاغ را بگذاریم برای آخر…

جوانیم پر…خاطراتم پر…من هم…

پر….

حالا تو مانده ای و کلاغی که هیچ وقت به خانه اش نرسید…
.............................................................................................

+یکی هم نیست حالمونو بپرسه..
20 تا بچه دارم ولی بازم تنهام..آخخخخخخخ روزگار نامرد...


[ دوشنبه 92/5/28 ] [ 6:49 عصر ] [ ساندیس ]

نظر

باحآآآآآآآآل


قیافه برا زمانی که از بابا پول درخواست میشه


 

اووووووخی  چه بچه درس خونی .....

 

میدونید که کار هیچوقت از محکم کاری عیب نمی کنه؟؟؟؟??????





آخ آخ این بچه چه اعتماد به نفسی داره هاااااا میترسم کار دستش بده..




طرز تهیه لامپ کم مصرف




اینقـــدر ازم تعـــریف نکنیــد خجالــت میکشــم اخـــه ...




بدون شرح:




واااااااااااااااااای چه صندلی های باحالین!!!!!!منم میخوام!!!


 

اینجوری ما بزرگ شدیما!!!!!!!
 


واسه اونایی که نمیخوان کسی به گوشیشون دست بزنه 


 
 
بدون شرح .....خخخخخخ




اینجا که خودش دریاس!!!!!!


 



[ یکشنبه 92/5/27 ] [ 4:13 عصر ] [ زینب جون ]

نظر

اندکی تامل.......

چند روز پیش دنبال زندگی نامه یکی از شهیدای فامیلمون بودم که ببینم اصلا کی بوده بعد تو این بین به وصیت نامه جالب شهید شوشتری خوردم گفتم بنویسمش شاید واسه شما هم جالب یاشه من که هنگ کردم جرا اونموقع اونجوری الان اینجوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دیروز از هرچه بود گذشتیم امروز از هرچه بودیم گذشتیم...

آنجا پشت خاکریز بودیم اینجا در پناه میز...

دیروز دنبال گمنامی بودیم امروز مواظبیم ناممان گم نشود

جبهه بوی ایمان میداد اینجا ایمانمان بو میدهد...

آنجا بر در اتاق مینوشتیم یا حسین فرماندهی از آن توست اینجا مینویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید...

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم

بصیرمان کن تا از مصیر برنگردیم

آزادمان کن تا از مسیر برنگردیم.........



[ یکشنبه 92/5/27 ] [ 1:37 صبح ] [ پسر بد ]

نظر

فقط بخونه حال کن....ای خدا هرکی بچسبونه رو پستم تو دستشویی ک بود

پسره اومد وسط کلاس دانشگاه , داد زدشلوارمو در بیارم ؟شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

همه پسر ها گفتن : دربیـار در بیــارشـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

دخترها همه زیر چشمی نگاه می کردن ... !!!شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

یه دفعه دستشو کرد تو ساکش و شلوار ورزشیشو در اورد !Zereshk

پسرا : هاهاها شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه

دخترا : ایییییییش

 

                        شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه                      


 

    یکی از بهترین احساس های دنیا : تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

 

از خواب بیدار بشی و نگران این باشی که الان وقت بیدار شدنت بوده

ولی ببینی که هنوز 2 ساعت مونده تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی و میتونی بازم بخوابی … تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

 

خداییش بد میگم !؟

 

                        شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه                      

 هر زنی از سر هر مردی زیاد است!  

 

“ژان پل سارتر” 

اجیااااااا دست جیغ هووووووووووراپوزخند

 

                        شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه                      

مرد مثل همان خروسی است که خیال می کند خورشید تنها برای این طلوع می کند که صدای قوقولی قوقوی او

را بشنود. “جرج الیوت ” 

 

اهاااااااااااااااااا بیاااااااااااا پترس با تو بود...ترترترترترترتر...

 

اجیا لایک میخوام خخخخخخخخ زودتند سریع

 

                        شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه                        

زن خوب تو دنیا مثلا دایناسوره  

 

که نسلش منقرض شده ،  

 

ولی مرد خوب مثل سیمرغ ، 

 

 که از اول هم افسانه بوده       

                        شـ ـکلـک هاے پـ ـادشـاه وَ مـَ ـلکـ ـه                      

سلام خخخخخ

....ای خدا هرکی بچسبونه رو پستم تو دستشویی ک بود اب قطع شه....؟

خلاصه اینطوری

نظر یادت نره لایک بده

تا یه کم امیدوار شم بازم بیام پست بذارم.....

بچه ها من دیگه نمیام این وبلاگ

مثه حاجی بیاید التماسم کنید نرم خخخخخخ   

 

 

 



[ جمعه 92/5/25 ] [ 6:47 عصر ] [ غزل ]

نظر

تهران-لندن

http://www.uploadtak.com/images/b896_x.jpg
از پله های هواپیما که بالا می رفت ، صدای خنده و مسخره کردنِ پشت سری هاش رو می شنید
اعتنایی نکرد و رفت داخل هواپیما
شماره صندلی اش رو نگاه کرد و متوجه شد که باید تا آخر هواپیما از جلوی بقیه بگذره و برسه به صندلی اش
متین و سر به زیر راهرو رو طی کرد
سرش پایین بود ، اما می تونست چهره ی درهم و عصبانی بعضی از مسافرین رو از پچ پچ های مغرضانه و توهین های گاه و بیگاه شون تصور کنه که می گفتند:
- معلوم نیست فلان فلان شده لندن چیکار داره؟...
- این آخوندا اینجا هم دست از سرمون بر نمیدارن ...
و ....
بی توجه به همه ی این حرف و حدیث ها رفت و نشست روی صندلی اش
کنار دستش یه جوون نشسته بود با صورت تراشیده و ابروهای برداشته و چهره ی در هم
معلوم بود اصلا خوشحال نیست توی این سفر همجوار حاج آقاست
آروم و با لبخند بهش گفت: سلام پسرم!
جوون یه نگاه حق به جانب و تلخ بهش انداخت و گفت: سلام ... و سرش رو برگردوند
سلامش بوی خداحافظی میداد و داد میزد که ساکت
حاج آقا هم دیگه چیزی نگفت ...

... هواپیما حرکت کرد و بعد از چند دقیقه مهماندار اعلام کرد که از خاک ایران خارج شدیم
اما انگار این خبر برای بعضی ها حکم آزادی از زندان رو داشت
کم کم عده ای روسری ها رو در آوردند
عده ای هم جای مانتوهاشون رو به لباسای کوتاه و راحتی دادند
عده ای هم حیا کردند و اما از نگاهشون میشد فهمید که اگه حاج آقا نبود ، بدشون نمی یومد یه تغییراتی توی ظاهرشون ایجاد بشه
حاج اقا سرش رو انداخت پایین و شروع کرد به ذکر گفتن
همه چی آروم بود تا اینکه هواپیما به لندن رسید
فرودگاه دیده میشد و خلبان اعلام کرد: تا لحظاتی دیگه فرود میایم
اما انگار مشکلی پیش اومده بود... هواپیما چند بار توی آسمون لندن چرخید و فرود نیومد
کم کم همه نگران شدند و همهمه ها بلند شد
تا اینکه خلبان اعلام کرد: چرخای هواپیما باز نمیشه
واویلا شده بود .... بعضی ها نزدیک بود از ترس سکته کنن
عده ای روسری هاشون رو سرشون کردند و اومدند پیش حاج آقا!


- حاج آقا تو رو خــــــدا دعا کن ...
- حاج آقا من خیلی گناه کردم ، چیکار کنم خدا منو ببخشه؟
- حاج آقا نماز هایی که نخوندیم ، روزه هایی که نگرفتیم چی میشه؟ بدبخت شدیم ...
- حاج آقا یه ذکر بگو که همه تکرار کنیم و خدا به دادمون برسه
- حاج آقا تو پیش خدا آبرو داری ، بهش بگو غلط کردیم ، دیگه گناه نمی کنیم...

 
حاج آقا بهشون گفت: آروم باشین ... خدا بزرگه ... دعا کنین
حجابا برگشته بود سر جای اولش ... حتی از اولش هم بهتر ... خیلی بهتر
دیگه جای موسیقی ، صدای دعا و صلواتشون بلند شده بود ...
تا اینکه چند دقیقه بعد خلبان گفت: مشکل حل شده و داریم فرود میایم
اما فرود اومدن هواپیما همانا و فرود اومدن حجابها همان
باز مانتوها در اومد ... آرایش ها تنظیم شد
باز خدا رفت توی طاقچه برای روز مبادا
دیگه کسی به فکر گناهاش نبود ... دیگه بدهی هاش یادش نبود ... دیگه خدا ...
حاج آقا آهی کشید و این آیه رو زمزمه کرد:

وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ(سوره زمر آیه 8)

ترجمه: چون به آدمی گزندی برسد ، به پروردگارش روی می آورد و او را می خواند، آنگاه چون خدا به او نعمتی بخشید ، همه آن دعاها را که پیش از این کرده بود از یاد می برد و برای خدا همتایانی قرار می دهد تا خود و دیگران را از طریق او گمراه کنند. بگو : به کفر خویش اندک مدتی برخوردار باش ، که حتما از دوزخیان خواهی بود...

+ این داستان برگرفته از یک اتفاق واقعی است...



[ پنج شنبه 92/5/24 ] [ 9:32 عصر ] [ آفریده ]

نظر

ابراز وجود!

منم دیدیم پاری چسبوند رو پری... آفریده چسبوند رو پاری.. پری هم چسبوند رو آفریده...گیج شدم

خلاصه چسبون چسبون شده و منم که خعلـــی وخته آپ نکردم..نکته بین

پری هم گف هرکی بچسبونه نامرده... منم که خانوووم و لیدی اممؤدب => مرد نیستم شوخی

منم ی پستی بزارم و بچسبونم...پوزخند

این پست هم صرفا جهت چسبوندن به دوستان و ابرازه وجوده...

راســـی....

بچـــــــــــــه ها.... چرا به وب من نمی سرید آخهـــــدعوا

ناسلامتی من دخملتون و آبجیتونمـــآ....مشکوکم

چرا نشستی... پاشو بیا... بگو خب....

گل تقدیم شما

بعدا نوشتهــ : هه... بچه ها ساعت نظر حاجی و منو مقایسه کنین.... خخخخ... رو اونم چسبوندم....جالب بود



[ سه شنبه 92/5/22 ] [ 8:30 عصر ] [ مریم ]

نظر

نامرده هرکی بچسبونه روم !

عاقا ما دیدیم آفریده جون لطف کرد چسبوند رو پاری که چسبونده بود رو من منم گفتم بچسبونم رو آفریده تا باز پترس بیاد یه سخنرانی برامون بکنه , ما هم گوش نکنیم و دور هم هییییییییییییییییی بخندیم پوزخند

سلام آبجی نانازا و داداش ( هان ؟! چیه ؟! نکنه شمام نانازین ؟؟؟؟؟؟؟ ) بلبلبلو

یه چیزی بود که میخواستم به آبجیام بگم شما گوش نکنین !

آبجی جونیا هرکی دوس داشت عکسشو ی جوری بذاره خودمون دخترا ببینیم منم عکس خودمو گذاشتم تو وب خودم هرکی خواست بگه رمزشو بهش بدم

آخه من خییییییییییلی کنجکاوم چهره ی آبجیامو ببینم بووووس

فک کردم شاید شمام کنجکاو باشین ! جالب بود

راستش من فقط رها رو دیدم دارم از فضولی میمیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرمــ قاط زدم

این آدرس وبلاگمه : karamsaleh.parsiblog.com

گل تقدیم شما گل تقدیم شما گل تقدیم شما گل تقدیم شما گل تقدیم شما

تا حالا دقت کردین اسمهایی که واسه آرایشگاهای زنونه میزارن چیه ؟
مثلا : بانو ، عروس نقره ای ، عروس گل، زیبا ، عسل و   …
حالا اسمایی که رو آرایشگاهای مردونه میزارن   …
ابوذر ، بهمن چمن زن ، اسماعیل و پسران، جعفر قیچی خفن!  پوزخند



[ سه شنبه 92/5/22 ] [ 3:27 عصر ] [ پریناز ]

نظر