الافمممممممم
سلام دوستای گلم! خوبین؟ چه خبر؟ از من که هیچ خبر!
تابستون شده و دوباره نوبت الافی های ما رسیده. من که خیلی حوصلم سر میره میگم هر کاری سراغ دارین تا منو مشغول کنه بهم بگید. چند روز هم اینترنتمون خراب بود بدتر حالم گرفته شد.
هرچی هم کلاس بگید میرم : زبان، تکواندو ، والیبال ، بسکتبال ، شنا ، ..... (البته بعضی هاشو خالی بستم) ولی بازم حوصلم سرمیره
راستی چند روز شمال بودیم خیلی خوش گذشت چون خانواده نبودن بیشتر خوش گذشت! آخه خودتون که بهتر میدونید سفر دوست کجا و خانواده کجا! (اینم یه ضرب المثل از ما) یه جا همگی پاچه ها رو بالا زده بودیم رفته بودیم توی یه برکه که دیدیم یه موتوری داره میاد ، یکی از بچه ها داد زد : بکشید پایین موتوری داره میاد! بعدا تازه خودش فهمیده بود سوتی داده!
راستی یه شعر جالب هم آموختم وقتی که ناهار دیر میشد اینو میخوندیم:
الذینَ یؤمنونَ وقت نونَ گُشنمونَ !
البته باید با ریتم خودش بخونید
راستی توی اون یکی وبم یه مطلب عاشقانه نوشتم یه نفر اومده تو نظرات شمارشو بهم داده! تازه گفته حتما بزنگ! چند جای دیگه هم دیده بودم مطلب عاشقانه نوشتن بعد چند تا هم شماره گیرشون اومده!! میگم همه پسرا اینجورین؟؟ اگه اینطورین پس باید به دخترایی که دنبال شماره میگردن توصیه اینجور نوشته ها رو بکنم!
قصد من فقط راهنمایی بود! «راهنمایی از ما عمل از شما»
[ پنج شنبه 89/4/17 ] [ 4:23 عصر ] [ زینب جون ]