• وبلاگ : به سلامتي مادر و هميشه و هميشه فقط مادر …
  • يادداشت : موضوع انشاء : ازدواج
  • نظرات : 17 خصوصي ، 25 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلام داداش

    ميدوني چيه؟!

    تو بيشتر از اينکه باحال باشي پر رويي

    و هم چنين داراي اعتماد به نفسي که سقف رو سوراخ کرده

    بعدشم بارون اومده و مخت نم کشيده

    برا همينم مثل خيلي ها ازش بي بهره اي

    بعدم مطالبم خيلي هم خوشگل و باحاله

    حداقل از مال تو بهتره

    شايدم نباشه

    بعدم من چقد ميگم بعدم

    در مورد زن هم بايد بگم اگه فقط برا اشپزيه که غذا از بيرون بگير

    از هر نظر (اقتصادي-رواني-و...)سودمندتره

    اگه هم نه که ميگم به اين ابجي زينب وپارميدا جون ميگم انقد برات زن بگير که بگي مگه من چنتا کار خوب کردم که انقد زن دارم

    بعدم ناصر الدين شاه بيافته به دامنت که جون دادش يه چنتا از شيوه هاي زن گرفتن يا زن هات رو بده به ما

    فعلا

    پاسخ

    اين که من پرروام توش شکي نيست..ولي مطالب تو قشنگ تره. غذا از بيرون بگيرم،پس کي ظرفارو بشوره؟ کي چايي درست کنه؟ کي رخت خوابمو جمع ميکنه؟ کجاش اقتصادي بود! تازه آبجي زينب و پارميدا هم 2ماهه که دارن دنبالش ميگردن ولي هنوز يه دونه هم پيدا نکردن. من به گرد پاي ناصرالدين شاه هم نميرسم.چه برسه به اين که اون بياد دست به دامن من بشه راستي من که دامن ندارم. بگو بياددست به دامن خودت بشه. ولي نه من نميذارم(الان مثلا غيرتي شدم)