• وبلاگ : به سلامتي مادر و هميشه و هميشه فقط مادر …
  • يادداشت : زن باباي مهربون:)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام همسر من راني آه تو کجا بودي که من بعد از رها داشتم پير ميشدم...آخه بزرگ کردن اين همه بچه خيلي سخته مخصوصا الان که نصفشون رو هم نميشناسم ...ولي بايد بگما تو هم بايد بري سرکار رها تو نونوايي کار ميکرد....ولي زايست بخوام بگم راني دلستر بهتره ايستک هم خوبه....در ضمن کسي از من غلط املايي نگيره من از بچگي املام زير سيزده بود...کسي هم حق نداره راني رو بقل کنه گناه داره حاجي هم که برگشته خطبه عقد رو جاري ميکنه....ولي من هنوز فکرامو نکردم ميخوام درسمو بخونم
    پاسخ

    همسر؟؟ زيادي خودتو تحويل ميگيري ها.. من هنوز قصد ازدواج ندارم:) خيلي واقعا ادب كردي بچه ها رو ..هرچند از يك پسر بد توقع زيادي نميشه داشت:) حاجي رو سر ما منت گذاشته كه اومده..تو هم روتو زياد نكن:))))))))