وايييييييييييييييييييييييي رها ... تو مگه کار نداشتي؟!
پس اينو از کجات دراوردي؟!
چقدر طولاني بود!
واي واي واي ... من دوست تو نيستم؟!
چشماتو در ميارم ... نه تو خجالت نميکشي؟!
بدو دستمو بگير ببينم ... بدو بدو بدو ...
اصلا ديگه از خيابون ردت نميکنم ... من که فضول نيستم بگم تو از خيابون ميترسي!
بچه هاااااااااااااااااااااااااااااااااااا
رها از خيابون ميترسه!
هاهاهاهاهاهاها ... :)