سلام
خانم اجازه؟
منم توي گروهتون راه ميديد؟
نامرد يه ندا هم به ما بده، اگه ندا نداشتي يه آرزويي مهتابي اقدسي.. چيزي ميدادي ديگه!
راستي دقت کردي اين زن چقدر رمانتيک شوهرشو کشت.
يعني شوهره چقدر رمانتيک جونشو فداي کار زنش کرد. آخه شما که اونجا نبوديد اون يارو هي خودشو ميکوبيد به صندلي...
خيلي دلم واسش سوخت.
واقعا مردها فرشته ان.... اين بود ديگه، مگه نه؟
راستي هيچ معلوم هست کجايي؟ چرا نمياي کامنتاتو جواب بدي؟
خير سرت مدير وبلاگي!!!!
اين بالايي هارو به در گفتم ديوار بشنوه.
چه خبر؟